کنفوسیوس در 550 سال پیش از میلاد مسیح در استانی به نام “لی” در چین پا به این دنیا نهاد و در 70 سالگی در همان مکان از دنیا رفت. نام واقعی اش “کونگ” بود و شاگردانش او را با نام “کونگ فوت سو” یا همان “استاد کونگ” می خواندند. مسیونرهای انگلیسی این نام را “کنفوسیوس” تلفظ کردند و او نیز به همین نام مشهور گشته است.
استاد اخلاق و رسوم باستانی چین بود و بعد از مدتی به خاطر استعداد سرشار و خرد فراوانش به دربار شاه راه یافت. دوره حیات او مقارن با بحرانهای سیاسی و اجتماعی در چین بود. در این میان کنفوسیوس اعتقاد داشت که برپایی دوباره حکومت عادل “شاه جاناکا” تنها راه نجات مردم از فسادهای اجتماعی است و در ترویج اعتقاد خود تلاش بسیار نمود. درسهای اخلاق او در مورد نحوه خداپسندانه زیستن در کنار همنوعان است که از آن جمله می توان به لزوم فراگرفتن دانش، داشتن صداقت، پاکی اهداف در زندگی و آداب زندگی خانوادگی اشاره کرد.کنفوسیوس در مورد افراد زاهد و گوشه نشین میگوید:
انسان نمیتواند با پرندگان و درندگان زندگی کند، اگر نتوانم با همنوعانم زندگی کنم، پس با چه کس دیگری زندگی نمایم؟ انسانهایی که فقط نگران پاکی خود هستند، در واقع رابطه پاک بین انسانها را از بین میبرند.
در 33 سالگی لائوتسه ی خردمند و کهن سال را ملاقات کرد و از او درسهای زیادی آموخت. در میان سالی وزیر عدالت و بعد از مدتی نخست وزیر حکومت وقت شد. در اثر خرد و لیاقت وی، بسیاری از مشکلات حل شد و چین دورانی طلایی را آغاز نمود، هرچند که در اثر دسیسه بدخواهان، این دوران چندان به طول نینجامید. کنفوسیوس از مقامش کنار رفت و به مدت 12 سال به مسافرت در داخل کشور پرداخت. در سالهای پایانی عمر به زادگاهش بازگشت و تا هنگام مرگ در همان جا ماند.